چاکریم، رسیدیم به فیلم Cuerpo escombro، یا به قول خودمونیتر "بدنِ قراضه"! اسمش که اول آدمو یاد نخالههای ساختمونی میندازه، ولی خب انگار فیلمه و کمدی هم هست.
داستان از این قراره که یه آقایی هست به اسم خاوی، مهندس رباتیکِ مثلاً نابغه، ولی خب انگار کار و بارش کساده. داداشش، فرمینِ به ظاهر عاقلمرد، بهش پیشنهاد میده که خودشو به مریضی بزنه، اونم چه مریضیای! فلج مغزی! فکرشو بکن، یه مهندس رباتیکِ سالم و قبراق، یهو بشه یه آدم با ویلچر و با حرکات خاص! فقط واسه اینکه کار گیر بیاره! حالا این وسط عاشق رئیس جدیدش هم میشه. عشق و دروغ و ویلچر، چه شود!
بازیگراش هم که نگاه میکنم، چهرههای آشنایی تو کمدی اسپانیایی داره. دنی روویرا که ماشالا تو هر فیلم کمدی اسپانیایی یه پایی داره، کاساندرا سیانگروتی، ارنستو سِوییا، اِل لانگویی، ماریا اِرویاس... اینا رو که کنار هم میذاری، انگار یه تیم کمدی دور هم جمع شدن که بترکونن. مخصوصاً دنی روویرا و ارنستو سِوییا، این دوتا با هم معمولاً شیمی خوبی دارن.
کارگردانش هم یه آقاییه به اسم کورو ولاسکز. من راستش فیلم دیگهای ازش ندیدم، ولی امیدوارم این یکی خوب از آب دراومده باشه. تهیهکنندهاش هم خوان گوردونِ که اسمش تو فیلمهای اسپانیایی زیاد دیده میشه، انگار کاربلده.
یه نکته جالب هم که تو اطلاعاتش دیدم، اینه که فیلمبرداریش تو بیلبائو انجام شده. بیلبائو شهر خیلی خوشگلیه تو اسپانیا، با معماری مدرن و فضاهای باحال. امیدوارم لوکیشنهای فیلم هم چشمنواز باشه و فقط به کمدی اکتفا نکرده باشن.
تاریخ اکرانش هم که زده، یه اکران ویژه تو باداخوز داشته و بعدش اکران سراسری تو اسپانیا. هنوز زوده واسه اکران جهانیش، ولی اگه فیلم خوبی باشه، بعید نیست سر و کلهاش جاهای دیگه هم پیدا بشه.
نقدهاش هم که نگاه کردم، انگار خیلی بالا پایین داشته. یه سری منتقدها خوششون اومده، گفتن بامزه و لطیف بوده و هدفشو رسونده. یه سری دیگه هم خیلی تعریف نکردن، گفتن کلیشهای و سطحی بوده و بهتر بود کمدی سیاهتر باشه تا رمانتیک. یه منتقد دیگه هم بازی دنی روویرا و دوستاش رو خوب دونسته ولی از داستان فرعی فیلم ایراد گرفته. خلاصه که مثل هر فیلم دیگهای، سلیقهها متفاوته.
به نظر من، با این خلاصه داستان و این بازیگرا، فیلم Cuerpo escombro میتونه یه کمدی سرگرمکننده باشه واسه یه شب تعطیل. البته خب، ممکنه یه کم هم تو ذوق بزنه که نقش یه آدم معلول رو یه بازیگر سالم بازی کنه، اینجور چیزا همیشه یه کم حساسیتبرانگیزه. ولی خب، اگه هدف فیلم فقط خندوندن باشه و نخواد خیلی پیام خاصی بده، شاید بشه از این قضیه چشمپوشی کرد.
در کل، من که کنجکاو شدم این فیلم رو ببینم. هم واسه بازیگرای کمدیش، هم واسه داستان نسبتاً عجیب و غریبش. امیدوارم ارزش وقت گذاشتن رو داشته باشه و یه کم از این روزمرگیها دورمون کنه. شما هم اگه دیدین، نظرتون رو بگین، ببینیم چطور بوده "بدنِ قراضه"!